Educational Administration Theorists
ويليام هارولد پين (William Harold pyne ) : او در سال 1875 براي اولين بار مديريت در سازمانهاي آموزشي را مورد بررسي قرارداد . از ديدگاه او، علوم اجتماعي، زمینه مناسبي براي مطالعه مدیریت آموزشی است.
جانفرانكلين بابيت ( John Franklin Bobbitt) : بابيت مفاهيم و اصول مديريت علمي را در سازمانهاي آموزشي تبيين كرد . اواز متفكران آيين كارايي در سيستم هاي آموزشي است و براين اساس ، يك مدل پنج مرحلهاي در برنامه ريزي آموزش ، پيشنهاد نمود.
جس هومر نيولان (Jesse H. Newlon) : نيولان در سال 1934 اولين مدلنظري مديريت آموزشي را با نام "مديريت آموزشي بعنوان خط مشي اجتماعي" ارائه نمود. او براي اولين بار مباني علمي مديريت آموزشي را تشريح نمودهاست.
دانيل ادوارد گريفيتث (Daniel Edward Griffith ) : اوبا تاليف كتاب تئوري اداري ، پيشگام جنبش تئوري در مديريت آموزشي است . گريفيتثمعتقد بود تحقيق در مديريت آموزشي بايد مبتني بر تئوري و در جهت ايجاد تئوري باشد ، او تئوري تصميم گيري در سازمانهاي آموزشي را طرح نمود.
دونالد ويلاور (Donald J. Willower) : فعاليت هاي علمي ويلاوربيشتر بر روش هاي كنترل در سازمانهاي آموزشي و روش شناسي علمي و روش تحقيق درمديريت آموزشي متمركز بوده است.
كارل ويك (Karl E. Weick) : ويك تئوري پيوند سست در سازمانهاي آموزشي را مطرح نمود. او در اين تئوري ، رابطه ضعيف نظارت بوروركراتيك با فعاليت هاي آموزشي كاركنان آموزشي را مورد بررسي قرار داده است.
جاکوب گتزلز ( Jaccob W. Getzels ) : گتزلز با همكاري گيوبا (Egon G. Guba ) ، مهمترين تئوري درزمينه تبيين رفتار در سازمانهاي آموزشي را ارائه داد .او در اين تئوری ، سازمانهايآموزشي را بعنوان سيستم اجتماعي در نظر گرفته است .
اندرو ويليامز هالپين (Andrew Williams Halpin) : هالپين در سال 1963 با همكاري دونالد كرافت (Donald B. Craft) مفهوم جو سازماني را مطرح نمودند و پرسشنامه توصیف جو سازمانی(OCDQ) رابهمنظور اندازهگيري جو سازمانی مراکز آموزشی طراحي كردند.
ويليام ردين (William J. Reddin) : ردين ، نظريه پرداز تئوري مفهوم سه بعدي سبك مديريت (The 3-D Management Style Theory) براي نخستين بار،بعد اثر بخشي را به ابعاد وظيفه مداري و رابطه مداري افزود. منظور او از بعداثربخشي ، اشاره به عوامل موقعيتي در تعيين سبك مديريت است . ردين از پيشگاماننظريه اقتضاي در مديريت است .از ديدگاه او، در سازمانهاي آموزشي، بسته به موقعيت،سبك هاي گوناگون مديريت مي توانند اثر بخش يا غير اثربخش باشند اثربخشي سبك رهبر يوابسته به تناسب آن با عوامل موقعيتي است. او به منظور تشخيص سبك مديريت ، ازمونتشخيص سبك مديريت(MSDT) را طراحي نمود.
ماتيو مايلز (Matthew B. Miles) : مايلز نظريه پرداز سلامت سازماني در سازمانهاي آموزشي است. او در سال 1969ضمن تبيين مفهوم سلامت سازماني، پرسشنامه توصيف سلامت سازماني (OHDQ) را طراحي نمود. از ديدگاه مايلز ، سلامت سازماني به دوام و بقاي سازمان در محيط خود و سازگاري با آن و ارتقاء و گسترش توانايي خود براي سازش بيشتر، اشاره دارد.
جان همفيل (John K. Hemphill) : همفيل ، مفهوم رهبري در سازمانهاي آموزشي را تبيين كرد و با همكاري هالپين ، پرسشنامه توصيف رفتار رهبري (LBDQ) را طراحي نمود.
توماس گرينفيلد (Thomas B. Greenfield ) : گرينفيلد ديدگاهپديدار شناسي و تفسيري را در مديريت آموزشي مطرح نموده است.
توماس سرجيواني (Thomas J. Sergiovanni) : سرجيواني مديريت آموزشيرا از منظر اخلاق و قدرت مورد تحليل قرارداده است.
وين هوي (Wayne K. Hoy) : اواز جمله دانشمندان معاصر مديريت آموزشي است. هوي با همكاري سسيل ميسكل (Cecil G. Miskel) ضمن تلاش در جهت توسعه تئوري سيستم هاياجتماعي در سازمانهاي آموزشي ، مديريت آموزشي را بعنوان يك علم تجربي (Science ) مورد توجه قرار داده است .
ژوزف مورفي (Joseph Murphy ) : مورفي از دانشمندان معاصرمديريت آموزشي است او ضمن بررسي مباني علمي مديريت آموزشي ، از ديدگاه پست مدرنيزم ، مديريت آموزشي را مورد بررسي قرارداده است .
ريچارد بيتس (Richard J. Bates) : بیتس از نظريه پردازان تئوري انتقادي در مديريت آموزشي است. او معتقد است مفهوم عدالت اجتماعي (Social justice) بايد محور عمل مديريت آموزشي قرار گيرد و بعنوان معياري مهم در سياستگذاري آموزشي به آن توجه شود. او مديريت آموزشي را بعنوان عمل فرهنگي درنظر گرفته است.
بيلي بلر (Billie GoodeBlair) : خانم بلر، در مورد نظريه آشوب (Chaos) در مديريت آموزشي به تحقيق پرداخته است ، او معتقد است نظريه آشوب مي تواند بسياري از پديده هاي مبهم و نامنظم در سازمانهاي آموزشي را تبيين كند .
يوجين سمير (Eugenie AngeleSamier) : خانم سمير، فرايندهاي سياسي موجود در سازمانهاي آموزشي را مورد بررسي قرار داده و از منظر فلسفه سياسي ، ماهيت سازمانهاي آموزشي و كاركردهاي مديريت آموزشي را تبيين نموده است .
ديويد منسفيلد (DavidMansfield) : منسفيلد ، از نظريه پردازان تئوري پيچيدگي (ComplexityTheory)در رهبري آموزشي است . از ديدگاه وي ، سازمانهاي آموزشي سازمانهايي خودسازمان دهنده ، پيچيده و غير خطي هستند بنابراين، سبك مديريت و رهبري در اين سازمانها نيز بايد مبتني بر اين ويژگي ها باشد.
كالين ويليام ايورس (ColinWilliam Evers) : ايورس از فلاسفه مشهور و معاصر مديريت آموزشي است . او مديريت آموزشي را از منظر فلسفي مورد بررسي قرار داده و مفاهيمي همچون ارزش ، اخلاق و ماهيت تئوري علمي در مديريت آموزشي را تبيين نموده است .
جو فريس (Joe Fris) : فريس ، از ديدگاه پارادايم كوانتومي (Quantum Paradigm) ، مديريت آموزشي را مورد تحليل قرار داده ، او بر مبناي پارادايم كوانتومي ، استراتژي هاي رهبري اثربخش در سازمانهاي آموزشي ، را كشف نموده است
|